بررسی GTA 5
مواقعی وجود دارد که من به لس سانتوس نگاه می کنم و فکر می کنم "چرا اصلاً فکر می کنید آن را بسازید؟" این فکری است که من اغلب در مورد لس آنجلس دارم. در مورد GTA 5، لحن متفاوت است: تعجب گیج در مقابل گیج، می دانم، ناامیدی. Rockstar یکی از خارقالعادهترین محیطهای بازی
مواقعی وجود دارد که من به لس سانتوس نگاه می کنم و فکر می کنم "چرا اصلاً فکر می کنید آن را بسازید؟" این فکری است که من اغلب در مورد لس آنجلس دارم. در مورد GTA 5، لحن متفاوت است: تعجب گیج در مقابل گیج، می دانم، ناامیدی. Rockstar یکی از خارقالعادهترین محیطهای بازی را ایجاد کرده است که تا به حال از آن بازدید کردهاید. من به آن نگاه میکنم و از هزینههای هنگفتی که برای ساختن هر کیسه زباله در هر کوچه پسکوچه صرف میشود تعجب میکنم. من از مراقبت مشهود در غروب های زیبای سان آندریاس شگفت زده می شوم، به گونه ای که عینک آفتابی تعادل رنگی جهان را به طرز ماهرانه ای تغییر می دهد، در انتخاب هنرمندانه ای از موسیقی مجاز که برای همراهی با تجربه شما طراحی شده است. همه چیز در مورد لس سانتوس نشان دهنده میزان فوق العاده ای از فکر و عشق است که توسط صدها توسعه دهنده در طول سالیان متمادی در آن ریخته شده است. طنز همیشگی Grand Theft Auto 5 این است که همه کسانی که واقعاً در لوس سانتوس زندگی می کنند از آن در آنجا متنفر هستند.
این زیباترین، گستردهترین و سخاوتمندانهترین بازی GTA و همچنین، تا حدودی، بدترین و نیهیلیستیترین بازی است. Rockstar مرحله ای را طی کرد، در Bully، Grand Theft Auto IV و متأسفانه Red Dead Redemption که به کنسول متصل شده بود، و قهرمانان خود را به عنوان ضدقهرمانان قاب بندی کردند. نیکو بلیک از GTA 4 کارهای وحشتناکی انجام داد، اما جذابیتی سرکوبشده داشت که به شما کمک میکرد تا زمانی که او را در دنیای اموات هدایت میکردید دوستش داشته باشید. او توسط افرادی احاطه شده بود که بزرگتر از زندگی بودند، اما در نهایت، در زیر سطح، افرادی بودند. در میان این افراد، برخی از شخصیتهای زن بهتر راکاستار مانند کیت مکری، مالوری بارداس، باتلر گمشده و لعنتی وجود داشتند.
Grand Theft Auto 5 همه اینها را به طور عمدی اما به ضرر خود از بین می برد. سه نفر از قهرمانان آن شهری پر از کاریکاتورهای دوبعدی و پوچ را اشغال می کنند و خودشان با آن مرز معاشقه می کنند. مایکل یک ورشکسته سابق میانسال است، ازدواج ناراضی و در آستانه فروپاشی است. فرانکلین یک هود جوان است، ظاهراً اصولگرا، اما حاضر است تقریباً هر کاری را برای پول انجام دهد. تروور یک روانپزشک بیاباننشین و اهل مواد مخدر با اخلاقی خانگی است که در کنار ظرفیت او برای خشونت خشونتآمیز و پرخاشگری جنسی قرار دارد. این کمپین رابطه آنها را از طریق مجموعهای از دزدیها و ماجراهای ناگوار بررسی میکند، زیرا آنها با هر کلیشهای در لسآنجلس که تصور میکنید درگیر میشوند – خانهدار بیحوصله بورلی هیلز، فاسد فاسد، کلاهبردار پایینرده، مدیر فناوری خود راضی و غیره.
در این پسزمینه، تنها مایکل، فرانکلین و تروور هستند که به نظر میرسد هر نوع زندگی درونی دارند. من این تصور را دارم که این عمدی است، بخشی از سیخ زدن بی امان بازی در جنوب کالیفرنیا و نشان دهنده کاهش علاقه Rockstar به ضدقهرمان های رمانتیک است. به طور خاص، مقدمه تروور به معنای "لعنت به شما" به شخصیت ها و مضامین Grand Theft Auto IV است. GTA 5 از این نظر بی احساس است و در نتیجه برای من اهمیت دادن به روایت دشوار بود. این بلندپروازانه است، به خوبی اجرا میشود و ارزشهای تولید فوقالعاده است – اما همچنین مشتق شده و بیرحمانه نوجوانانه است، در دنیایی که مرز بین جنایت و حاکمیت قانون مبهم است، اما همیشه خندهدار است که کسی ممکن است باشد. همجنس گرا
این یک اپیزود با رتبه R از The A-Team است که در آن "A" مخفف "Asshole" است. بهترین لحظات کمپین زمانی اتفاق میافتد که استراتژیست چیرهپسند، خلبان سابق نظامی دیوانه و راننده با استعداد شما گرد هم میآیند، و زمانی که به شما قدرت انتخاب نحوه استفاده از هر یک از آنها داده میشود. این دزدیها، مأموریتهای مجموعهای هستند که در آن شما یک رویکرد را انتخاب میکنید و قبل از شروع به کار، در دنیای باز وظایف تنظیمی را انجام میدهید. در بهترین آنها، که بعداً در کمپین رخ می دهد، واقعاً رضایت از جمع شدن یک برنامه را برمی انگیزد. شاید شما تروور را در ارتفاعات با یک موشک انداز، مایکل را با پای پیاده با رویکرد مخفی کاری، و فرانکلین را در یک رم-رایدر زرهی قرار دهید. با فشار دادن یک دکمه می توانید بین این سه مورد تلنگر بزنید و به صورت پویا یک جنایت را با شرایط خود تنظیم کنید.
همچنین در همین لحظات است که جاه طلبانه ترین داستان سرایی راک استار رخ می دهد. انتخاب شخصیت، خدمه و حتی برخی اقدامات درون بازی شما تأثیرات ظریفی بر دیالوگ دارد. در دزدی اولیه، یکی از خدمه قسمتی از امتیاز را رها کرد اما، به عنوان فرانکلین، توانستم آن را بازیابی کنم – هدفی جانبی که برای خودم تعیین کرده بودم، اما متعاقباً در گفتگوی بعدی بین او و مایکل منعکس شد. این نمونه دیگری از توجه فوقالعاده Rockstar به جزئیات است، و اگر بقیه کمپین به آژانس شما احترام بگذارد، ممکن است بر لحظات ضعیفتر خود غلبه کند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 1 انتشار یافته : ۰